نارندرا مودی در ایران از یک نسخه‌ی خطی کلیله و دمنه رونمایی کرد. به گفته‌ی مودی، این نشان‌دهنده‌ی نزدیک بودن روابط تاریخی ایران و هند است. هدیه‌ی او به آیت‌الله خامنه‌ای نسخه‌ای از قرآن هدیه کرد. در سفرهایش به تاجیکستان و ازبکستان هم از روابط تاریخی بین هند و این کشورها صحبت کرده بود. در مغولستان بودایی، از هندی بودن بودا حرف زد. در سفر به آمریکا هم، با نقل جمله‌ای از جنگ ستارگان ارتباطی فرهنگی با مردم آمریکا برقرار کرد. «تحول هند» شعار اصلی نارندرا مودی است که گر چه یک هندوی متعصب است و به فرقه‌گرایی هندو متهم است، اما می‌داند برای تحول هند باید در سیاست خارجی به شکلی فراگیر رفتار کند و به دنبال اشتراک‌های کم و زیاد فرهنگی و تاریخی برود تا شاید بتواند هند را از خمودگی دیپلماتیک درآورد. شاید با سیاست‌های مودی در داخل هند اختلاف نظر داشته باشیم، اما سکان‌داری او در سیاست خارجی هند، فرصت فوق‌العاده‌ای است.

نارندرا مودی و حسن روحانی
سیاست خارجی ملی‌گرایان هندو بر حفظ هویت هندو و تبدیل هند به دژ مستحکمی برای هندوها تأکید دارد و همزمان نگاهی واقع‌‌گرایانه به جهان دارند. متفکران هندو مثل سوارکار و گل والکار جهان را متشکل از دولت‌های مشغول بازی با جمع صفر می‌بینند که در آن قدرتمندان رستگار می‌شوند و ضعیفان ضربه می‌خورند. دولت فعلی هند هم چنین نگاهی به سیاست خارجی دارد و از همین سو در تقابل با چین رو به رشد و احتمالاً ستیزه‌جو، به شدت به سمت ژاپن متمایل شده است و انواع و اقسام توافق‌ها و همکاری‌ها را با دولت شینزو آبه آغاز کرده است. در شرق اما هند با پاکستانی روبه‌رو است که برای ستیزه‌جویی و تنش‌زایی با هند، نیازی به رشد ندارد و تعارض این دو کشور از زمان استقلال پاکستان بی‌وقفه ادامه داشته است و بارها به زد و خورد منجر شده است و روی کار آمدن دولت‌های مختلف تفاوت چندانی ایجاد نکرده است. همان طوری که هند در شرق به دنبال دوستی و همکاری با دولت‌های همسایه‌ی چین( از بنگلادش تا ژاپن و از مغولستان تا ویتنام) رفته است، می‌شد انتظار داشت که در غرب هم به دنبال دوستی و همکاری با همسایگان و دوستان پاکستان برود تا اول) قدرت پاکستان را کاهش دهد و دوم) در تقابل احتمالی با پاکستان از اتحاد دولت‌های دیگر با پاکستان جلوگیری کند. ایران، بهترین موقعیت جغرافیایی ممکن را برای استفاده از این خواست هند در اختیار دارد.

بعد از چند دهه رشد مداوم، چین در چند سال گذشته با همسایگان متعددش به مشکل برخورده است و طرح آمریکا برای تغییر کانون توجه از خاورمیانه به آسیای شرقی با هدف مهار چین هم ضربه‌ی دیگری به چینی بود که در پی بازتعریف نظام جهانی غرب‌ساخته است. وضعیت جغرافیایی تقریباً محصور چین، کار آمریکا را برای فشار آوردن بر چین تسهیل کرده است و چین به دنبال راه‌هایی برای فرار از نفرین جغرافیاست. از جمله بهترین گزینه‌های چین برای این کار، ساخت بندری عظیم برای دسترسی بی‌مشکل چین به آب‌های آزاد در گوادر پاکستان است. توسعه‌ی گوادر نه تنها به چین کمک می‌کند نفرین جغرافیایی‌اش را دور بزند، بلکه می‌تواند سبب‌ساز رشد پاکستان شود و این مطابق خواسته‌های دولت واقع‌گرای هند نیست. از طرف دیگر، هند که بر خلاف چین بدون هیچ مانعی به آب‌های آزاد راه دارد و رقبایش نمی‌توانند برای دسترسی‌اش به جهان مانع‌تراشی کنند، با مدل دیگری از نفرین جغرافیا روبه‌رو است و به خاطر رشته‌کوه‌های بلند در شمال و وجود پاکستان بر سر راه، امکان دسترسی آسان به بازارهای بکر آسیای مرکزی و افغانستان را ندارد. بندر چابهار ایران در فاصله‌ی صدکیلومتری گوادر، هم به هند این امکان را می‌دهد که جلوی درخشش گوادر را بگیرد و هم دسترسی هند به آسیای مرکزی و افغانستان را به شدت تسهیل می‌کند.

مسیرهای چابهار به آسیای مرکزی

رشد چابهار و توسعه‌ی همکاری‌های ایران و هند در شرق ایران فرصت کمیابی است که نباید از دست برود. توسعه‌ی بندر چابهار به کمک هند می‌تواند پایه‌ای محکم برای پیشرفت سیستان و بلوچستانی شود که محروم‌ترین استان ایران است و بهبود وضعیت اقتصادی‌اش احتمالاً منجر به کاهش تهدیدهای امنیتی موجود در این استان هم خواهد شد. با در نظر گرفتن جاده‌ی دلارام-زرنج در غرب افغانستان که با کمک هند ساخته شده است و راهی برای دسترسی آسان هند و ایران به افغانستان و آسیای مرکزی است، می‌شود روی هند برای توسعه‌ی زیرساخت‌های حمل و نقل ریلی و غیرریلی در سیستان و بلوچستان، خراسان و مناطق غربی افغانستان در مسیر تجارت با آسیای مرکزی هم حساب کرد و امید داشت ورود هند سبب کاهش فاصله‌های ایران و همسایه‌های شمال شرقی‌اش شود.

روابط ایران با همسایه‌های غربی بیشتر در راستای حفظ امنیت مرزهای ملی است و برون‌داد اقتصادی چندانی ندارد. روابط ایران با همسایه‌ها و کشورهای شرقی می‌تواند تمامی هزینه‌های تحمیل شده بر ایران در غرب را جبران کند. ایران در طول قرن‌های اخیر تقریباً بدون هیچ استثنایی از رقابت قدرت‌های بزرگ ضربه خورده است و روسیه و فرانسه و انگلیس و آمریکا در جریان رقابت‌هایشان با همدیگر بلایای مختلفی بر ملت و مملکت ایران نازل کرده‌اند. قرن بیست و یکم و رقابت بزرگ آسیایی میان چین و هند می‌تواند این روند را تغییر دهد و سبب پیشرفت ایران شود.


*این یادداشت در هفته‌نامه دولت و ملت منتشر شده بود.